بررسی تطبیقی و تحلیلی سیر تاریخی آموزش عالی در ایران با تاکید بر تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فر تغییر و تحول در ابعاد وجودی هر نظام اجتماعی برای تطبیق و سازگاری اجزاء و زیر نظام های آن با شرایط حاکم بر هر دوره ی اجتماعی به منظور بقا، رشد و توسعه و کارایی بهتر آنها همواره در طول زمان مطرح و به عنوان بخشی از تاریخ هر کشور وجود داشته است. نظام های آموزشی به طور عام و نظام های آموزش عالی به طور خاص به عنوان یکی از ساختارها و زیرنظام های مهم موجود در هر جامعه برای بقاء، رشد و توسعه و رسیدن به اهداف مورد انتظار از آن ها در طول زمان نیاز به پاره ای تغییر و تحول و اصلاحات را در خود احساس کرده و بر این اساس در گذر تاریخ همواره دستخوش تغییر و تحول بوده اند. این تغییر و تحولات در اعصار مختلف نشات گرفته از نیروها و عواملی بوده اند که به نظام آموزشی و دیگر زیر نظام ها، ساختارها و حوزه ها مرتبط با علم و دانش در آن جامعه شکل داده است. این نیروها و عوامل را می توان در چهار قالب کلی نیروها و عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عنوان نمود که هر کدام به گونه ای بر شکل گیری این زیر نظام ها و ساختارها و نیز ادامه حیات آنها، اهداف و کارکردهای مورد انتظار و نیز شیوه و روش کار آنها در ادوار مختلف تاریخ, ...ادامه مطلب
در حال حاضر، سالمترین و متدینترین سازمان و وزارتخانه همین آموزش و پرورش است. این موضوع قبل و بعد از انقلاب هم وجود داشت و در آینده هم همین طور خواهد بود. علت این است که اساساً آدمهای سالمی وارد آموزش و پرورش میشوند و فضای داخلی این مجموعه هم بسیار سالم است.ضمن اینکه به دلیل صفای باطن دانشآموزان، تعامل آنها با معلمها موجب حفظ سلامت روحی معلمها میشود؛ اما از آنجایی که جامعه از مدرسه فقط کارهای آموزشی میخواهد، به تدریج، تربیت و گفتمان دینی و انقلابی در مدارس به یک کار حاشیهای برای گزارشدهی به سلسله مراتب مدیریت تبدیل شده است؛ یعنی خداینکرده در بعضی از مدارس یک عکس از نمازخانه میگیرند و به عنوان گزارش ارسال میکنند تا مثلاً بگویند مدرسهی ما مدرسهی خوبی است، چون در آن نماز برگزار میشود.کسی که در فضای آموزش و پرورش کار کرده باشد میفهمد درون مدارس باید فضای آزادی وجود داشته باشد تا بچهها راحت حرف بزنند و انتقادات و سؤالاتشان را مطرح کنند و بعد مربیهای مدرسه دلسوزانه پاسخ آنها را بدهند. متأسفانه، در حال حاضر، جو کاذبی در مدارس وجود دارد که بچهها میترسند حرف بزنند و این ترس موجب میشود موضوع تربیت اتفاق نیفتد و حتی مدارس به محیطی برای یادگیری نفاق تبدیل شوند.در واقع، دانشآموز میآموزد که گاهی در نقش یک حزباللهی حرف بزند و گاهی نقش یک ضدانقلاب را بازی کند. متأسفانه، , ...ادامه مطلب